دستورالعمل های انتخاب اهداف سال جدید

کوله بار و اهداف سال جدید
| زمان تقریبی مطالعه: 16 دقیقه |

راهنمایی کامل برای بهترین سال زندگیت

بعضی از این دستورالعمل‌ها ممکنه برات قدیمی باشن و بعضی‌ها جدید؛ اما چیزی که مهمه اینه که در آخر بهترینش رو پیدا کنی و خودت رو باهاش تطبیق بدی.

وقتی داری برای بهترین سال زندگیت برنامه‌ریزی می‌کنی، مهم‌ترین چیزی که باید توی ذهنت نگه داری، باور تغییره؛ چون باورهات پایه تمام تجربیاتت هست.

برای بهترین سال زندگیت آماده‌ای.

وقتی تصمیم می‌گیری که امسال بهترین سال زندگیت باشه، درواقع به واقعیت تبدیل می‌شه؛ اما به این معنا نیست که همه چیز عالی پیش می‌ره؛ درواقع حتی ممکنه که خیلی هم اشتباه پیش بره؛ اما تو تمرکزت رو می‌ذاری روی چیزهایی می‌تونی کنترل کنی.

خودت رو با توانایی‌های شگفت‌انگیزی که داری تشویق کن

داستان‌های گذشته‌ت که باعث تشویقت می‌شه رو یادت بیار؛ جاهایی که کارهایی انجام دادی که خیلی شگفت‌انگیز بودن.

اینجا چند تا از داستان‌های افرادی که کارهای شگفت‌انگیزی انجام دادن رو برات تعریف می‌کنیم.

۰قدرت فوق العاده

فکر می‌کنی جک لالین چه کاری رو توی روز تولد هفتاد سالگیش انجام داد؟

هفتاد تا قایق رو یک کیلومتر کشید؛ در حالی که یکی از قایق‌ها پر از مهمان بود و دست‌هاش بسته بود.

۰قدرت عشق

آیا تیم هویت رو می‌شناسی؟ این تیم رو دیک هویت و پسرش ریک هویت تشکیل دادن.

این دو نفر خدای مسابقات با ویلچر هستن.

ریک با فلج مغزی متولد شد. پدرش برای اون قایق، دوچرخه و ویلچر مخصوص درست کرد تا بتونه توی مسابقات شرکت کنه. این دو نفر توی ۶ مسابقه شرکت کردن و با دوچرخه‌سواری و دویدن سراسر ایالات متحده رو دور زدن؛ یه چیزی حدود 3735 مایل رو توی چهل و پنج روز طی کردن.

۰قوی بودن در تمام طول زندگی

تا حالا اسم جوآنا کواس را شنیدی. جوآنا پیرترین ژیمناستیک کاره.

توی سن هشتاد و شش سالگی توسط رکوردهای جهانی گینس، به‌عنوان مسن‌ترین ژیمناستیک کار شناخته شد.

حتی الان که نود و چهار سالشه هنوز توی ورزشگاه فعاله.

۰عزم و پافشاری

آیا فیلم «روح موج سوار» رو دیدی؟ فیلم در مورد زندگی بتانی همیلتون هست که توی زندگی واقعی یک دستش رو توسط یک کوسه از دست داده.

بتانی یک موج سوار حرفه ایه؛ اما این موضوع باعث نشد که از موج سواری دست بکشه و توی زندگیش با چالش‌های زیادی روبه‌رو بوده، اما به روش عالی رشد کرده.

ذهنیتت رو عوض کن، نتایج خودشون تغییر می‌کنن

خیلی ساده، ذهنیتت همون‌طوریه که دنیا رو می‌بینی.

درواقع دیدی که از جهان داری، نحوه ظاهر شدنت توی جهان رو شکل می‌ده؛ در نتیجه تجربه‌های تو رو تغییر می‌ده.

ذهنیت‌های زیادی برای انتخاب وجود داره. اما من اینجا فقط ۳ تاش که به نظرم قدرت بخشه رو می‌گم.

۰ذهنیت رشد

ذهنیت ثابت بهت می‌گه که تو همون‌جوری که هستی، هستی؛ در واقع همون طوری که به دنیا اومدی.

اما ذهنیت رشد جایی هست که باور داری از طریق یادگیری و تمرین می‌تونی پیشرفت کنی.

با ذهنیت ثابت خودت رو با جمله‌هایی مثل «من نمی‌تونم این کار رو بکنم»، «من هیچ‌وقت انجام ندادم» محدود می‌کنی.

حتی جهان اطرافت رو با جمله‌هایی مثل «آدم‌ها هیچ‌وقت تغییر نمی‌کنن»، «نمی‌تونن این کار رو بکنن»، «همیشه این‌جوری هستنن» و… محدود می‌کنی.

با کشف توانایی‌ها و پتانسیل‌هات به خودت، رشد رو هدیه بده.

جمله‌هات رو از «من نمی‌تونم انجامش بدم» به «من هنوز نمی‌تونم انجامش بدم» تغییر بده.

طرز فکر رشد راهیه که چشم‌هات رو باز می کنه.

اگر می‌خوای که بیشتر در مورد این ذهنیت بدونی، کتاب «روانشناسی جدید موفق» نوشته دکتر کارول‌دوک رومطالعه کن.

۰ذهنیت فراوانی

استیون کاوی توی کتاب هفت عادت مردمان موفق، ذهنیت کمبود و ذهنیت فراوانی رو با هم مقایسه کرده.

ذهنیت کمبود می‌گه که هیچ چیزی به اندازه کافی وجود نداره و همه باید برای یه تیکه سیب بجنگن.

اما ذهنیت فراوانی این‌جوریه که می‌گه همه چیز به مقدار کافی وجود داره و اگر تموم بشه بیشترش رو می‌سازیم.

افرادی که ذهنیت کمبود دارن با به اشتراک گذاشتن شهرت و اعتبار و قدرت یا حتی سود با کسایی که بهشون کمک می‌کنن، مشکل دارن و موفقیت بقیه براشون سخته.

اما از اونجایی که ذهنیت فراوانی از احساس عمیق ارزش شخصی به امنیت میاد، برای افرادی که این ذهنیت رو دارن، آسونه که تجربیات، اعتبار و شهرتشون رو با بقیه به اشتراک بذارن.

۰ذهنیت مهارت

توی روانشناسی مفهوم جهت‌گیری به مهارت یا جهت‌گیری به عملکرد وجود داره.

ذهنیت مهارت، تمرکز روی یادگیری و بهبود داره و ذهنیت عملکرد، روی امتیازها و نمره‌ها تمرکز می‌کنه.

ذهنیت عملکرد روی نشون دادن شایستگی با اعداد و ارقام و باهوش به نظر رسیدن یا حداقل احمق به نظر نرسیدن، تمرکز داره و مانع بهتر شدن می‌شه.

بدتر از اون حتی ممکنه که ذهنیت عملکردی بتونه نتایج مثبتی رو ایجاد کنه، اما باعث ایجاد نگرانی و اضطراب می‌شه.

اما ذهنیت مهارت، ستون پشتکار و میل به یادگیری و پذیرفتن چالش‌هاست.

مشخصاً ذهنیت مهارت توی طولانی مدت برنده می‌شه.

می‌تونی ذهنیت مهارت خودت رو با تمرکز روی آهسته و پیوسته یاد گرفتن  به دست بیاری.

این تلاش‌ها می‌تونه انجام کاری برای یک امتیاز خوب، یا یک ارائه نمایشی یا حتی یک تمرین تقلبی باشه.

چه باور داشته باشی که می‌تونی یا نمی‌تونی کاری رو انجام بدی. حق با توعه.

ذهن توهمیشه شواهدی رو برای باورهات پیدا می‌کنه.

ذهنیت‌ها و باورهایی که انتخاب می‌کنی بهت قدرت می‌دن؛ پس مراقب انتخاب‌های خودت باش.

تصورت از خودت رو بازسازی کن

کنترل داستان‌هایی که برای خودت درباره نوع شخصیتی که می‌خوای داشته باشی، می‌گی رو دستت بگیر.

وقتی می‌خوای توی زندگیت تغییر ایجاد کنی، مهم‌ترین چیزی که باید تغییر بدی، تصورت از خودته.

تصورت از خودت کلید تغییر واقعی و دائمیه.

برای اینکه بدونی چه تصوراتی باید از خودت داشته باشی، از خودت این سوالات رو بپرس:

برای تبدیل شدن به نوع شخصیتی که می‌خوای باشی، کی باید بشی؟

مطمئناً الان و بعداً می‌تونی ورزش کنی، اما اگر خودت رو به عنوان یک ورزشکار ببینی، راهی برای ورزش کردن به صورت منظم پیدا می‌کنی.

خوب یا بد، این یک ویژگی انسانیه.

ما نیاز داریم که با تصوری که از خودمون داریم سازگار باشیم و این دلیلیه که خیلی از افراد خودشون رو محدود می‌کنن به جای اینکه تصورشون از خودشون رو ارتقا بدن.

ما برای نتیجه کارها یه سری پیش بینی‌ها داریم و معمولاً انسان‌ها پیش‌بینی‌های خودشون رو تحقق می‌بخشن؛ یعنی آخرش می‌گیم:

اگر فکر می‌کنم نمی‌تونیم انجامش بدم، چرا امنتحانش کنم؟

یا اگر فکر کنیم که این شخصیت با ما هم‌خونی نداره یا ما برای این کار به دنیا نیومدیم؛ دیگه انجامش نمی‌دیم.

ذهنیت رشد رو یادت بیار؛ اگر می‌خوای که امسال بهترین سال زندگیت باشه باید تصوری از شخصی که ارزشش رو داره توی ذهن خودت داشته باشی.

آیا از صمیم قلبت احساس کردی که از اون دسته افرادی هستی که شایسته بهترین سال خودشون هستن.

احساس می‌کنی از اون دسته افرادی هستی که کارهای سخت رو انجام می‌دن و از اون چیزهایی که دارن به بهترین نحو، استفاده می‌کنن؟

گاهی تصورت از خودت می‌تونه نوع فردی که می‌خوای باشی یا نوع تجربیاتی که می‌خوای داشته باشی یا حتی زندگی‌ای که می‌خوای داشته باشی رو محدود کنه.

اگر می‌خوای راه خاصی رو بری، برو.

اگر می‌خوای زندگی خاصی داشته باشی، داشته باش

و اگر می‌خوای داستان زندگی خودت رو دوباره بنویسی، این کار رو انجام بده؛ چون د‌رواقع فقط تو ویرایشگر داستان زندگی خودت هستی.

تفکرت رو تغییر بده، پتانسیلت تغییر می‌کنه

تصورت از خودت، یک پلتفرمیه برای تمام امکاناتی که داری؛ شاید تنها پلتفرمی که بزرگ‌تر از تصورت از خودته ، هدف باشه.

تصورت از اینکه چه کسی هستی، زمینه رو برای هر تغییری که ایجاد می‌کنی، آماده می‌کنه.

اگر به خودت بگی که من ارزشش رو ندارم، هنرمند نیستم، ورزشکار نیستم، نویسنده نیستم یا هر چیز دیگه ای، در این صورت استیج خودت رو قبل از اجرا محدود کردی.

تو تا حدی که از خودت انتظار داری، بالا می‌ری.

می‌تونی خودت رو با باورهای محدود کننده‌ت پایین بیاری.

با ذهنیت رشد و ذهنیت مهارت می‌تونی شخصیت خودت رو با یه مهارت بسازی و به فردی تبدیل بشی که می‌خوای باشی.

با از بین بردن باورهای محدودکننده‌ت، خودت رو آزاد کن.

رویاهات مثل بادبادک‌هایی هستن که تو رو به سمت بالا می‌کشن و باورهای محدودکننده‌ت، زنجیرهایی هستن که تو رو عقب نگه می‌دارن.

باورهای محدودکننده‌ت روی طرز فکر، ذهنیت، احساساتت و نحوه انجام کارهات تاثیر می‌ذاره.

اون‌ها توی سایه‌ها پنهون شدن؛ بنابراین همیشه اون‌ها رو نمی‌بینی؛ علاوه بر این انقدر عادی شدن که به‌طور معمول توی الگوهای فکری اولیه‌ت وجود دارن.

این‌ها تو رو محدود می‌کنن؛ بدون اینکه بدونی.

باورهای محدود کننده سعی می‌کنن ازت محافظت کنن.

ممکنه بعضی جاها بهت کمک کرده باشن یا وقتی کوچیک بودی ازت محافظت کرده باشن، اما بدون که الان بهت هیچ کمکی نمی‌کنن.

اگر توی جنبه‌های مختلف زندگیت دچار مشکل می‌شی و نمی‌دونی که مشکل کجاست؛ باورهای محدودکننده دارن کار خودشون رو انجام می‌دن و شما رو محدود می‌کنن.

اگر چیزی اشتباه پیش بره، منتقد درونی ما چیزهایی مثل:

این هیچ‌وقت تغییر نخواهد کرد.

یا چرا همیشه این اتفاق میفته؟

یا چرا همه چیزی که انجام می‌دم اشتباه می‌شه ؟ رو بهمون می‌گه.

ما نیاز داریم که منتقد درونی‌مون رو تبدیل به مربی درونی خودمون بکنیم.

اینجا یک روش سه مرحله ایه برای مقابله با باورهای محدودکننده رو می‌گیم.

۰ یک اسم براش انتخاب کن

لازم نیست چیز خیلی خاصی باشه؛ حتی می‌تونی بهش بگی گالوم؛ اما باید براشون یک اسم انتخاب کنی تا بتونی تشخیصش بدی و روش کار کنی.

یادت باشه که این‌ها توی سایه‌ها پنهون می‌شن.

به چیزهایی که می‌گی توجه کن. چیزهایی مثل من نمی‌تونم این کار رو انجام بدم، یا این من نیستم.

حتی باید به افکارت توجه کنی.ممکنه که این افکار رو حتی به زبون نیاری، اما به افکار محدودکننده فکر کنی.

به احساساتت درمورد مسائل توجه کن. احساساتت به‌خصوص جاهایی که داری باهاشون می‌جنگی؛ نشونه‌های خوبی هستن که بتونی این باورهای محدودکننده رو پیدا کنی.

درنهایت باید بدونی که تو این باورهای محدودکننده نیستی.

۰از خودت دور کن

تصور کن که این گالوم یا هر چیزی که اسمش رو گذاشتی، یه جایی خارج از تو وجود داره.

مثلاً اگر متوجه شدی که داری می‌گی: «من توی این کارخوب نیستم»؛ اون رو به جمله «من هنوز توی این کارخوب نیستم» تغییر بده.

یا جایی که می‌گی:«من هنرمند نیستم»؛ اون رو به «باید مهارت‌های نقاشی خودم تمرین کنم» برگردون.

درواقع منظورمون اینه که تمرکزت رو روی رفتار بذاری، نه اینکه هویت خودت رو محدود کنی.

حالا یک مثال عمیق‌تر می‌زنم.

دوتا فرد سیگاری رو درنظر بگیر.

یکی می‌گه من فقط توی مهمونی‌ها سیگار می‌کشم و یکی دیگه می‌گه وقتی هجده سالم شد، پدرم اولین بسته سیگار رو به من داد و گفت:  «حالا دیگه تو مردی!»

حدس می‌زنی که کدومشون راحت‌تر سیگار رو ترک می‌کنه.

اونی که موقعیتیه یا اونی که با هویتش پیوند خورده؟

یادت باشه که نکته این اسم‌گذاری و دور کردن اینه که بتونی روی این باورهای محدود کننده کار کنی و برای کار روی اون‌ها باید اون‌ها رو به چالش بکشی.

اگراین باورهای محدودکننده رو بررسی کنی، متوجه می‌شی که چقدر کلیشه‌ای و ذهنی هستن.

شاید این باورها چند سال پیش بهت کمک کرده باشن، اما الان نه.

تو فقط نیاز داری که شروع کنی به چالش کشیدن این‌ها و حالا باید نور رو روی این باورهای محدودکننده بندازی و دیگه جایی نیست که بتونن پنهون بشن.

۰جایگزینشون کن

درسته، جایگزین کردن این باورهای محدودکننده با باورهای قدرتمند، آسون‌تره.

درواقع پر کردن جای خالی با چیزهای جدید آسون‌تر از اینه که هیچ کاری انجام ندی.

به خودت یادآوری کن که تو خالق باورهای خودت هستی.

عروسک نباش؛ عروسک گردان باش.

به این فکر کن که تو یه سری باورهای محدودکننده داشتی که احتمالاً عمداً به وجودشون نیاوردی.

حالا با آگاهی می‌تونی باورهای جدیدی رو تعیین کنی.

برای اینکه باورهای جدیدت جا بیفتن، باید چند تا نکته رو در نظر داشته باشی، اولش ممکنه که مناسب به نظر نیاد یا ممکنه که احساس درستی نداشته باشی. اما اینو یادت باشه که مغزت به دنبال شواهده .

تو اون چیزی رو درک می‌کنی که باور داشته باشی؛ بنابراین اگر قبلاً هیچ وقت اون رو باور نمی‌کردی، هیچ‌وقت هم نمی‌تونستی ببینیشون.

بنابراین در کنار افزایش خودآگاهی این کار نیاز به تمرین داره. همچنین یادت باشه که تو در حال تغییر عادات فکریت هستی، پس ممکنه هنوز احساس راحتی نداشته باشی.

باید با هدف و به‌طور آگاهانه و دقیق، روی باورهای تقویت‌کننده جدیدت تمرکز کنی.

اولش ممکنه که به‌نظر بیاد داری نقش بازی می‌کنی؛ اما تا زمانی که باورهای جدید خودت رو قبول کنی، این نقش بازی کردن هیچ ایرادی نداره.

برای سال نو تصمیم‌های بهتری بگیر

می‌تونی تصمیم‌های سال نو خودت رو به‌عنوان یه عبارت ساده درنظر بگیری.

مثلاً من امسال تصمیم می‌گیرم (تغییری که می‌خواهی) که مهربون‌تر باشم.

حالا ده مورد از برترین تصمیماتی که مردم توی سال نو می‌گیرن رو اینجا می‌گیم:

  1. غذای سالم خوردن
  2. ورزش کردن
  3. شغل جدید بهتر یا بهتر شدن توی شغل فعلی
  4. ارگانیز کردن
  5. یاد گرفتن مهارت جدید
  6. وزن کم کردن
  7. بیشتر کتاب خوندن
  8. صرفه جویی کردن
  9. بیشتر، وقت با خانواده و دوستان گذروندن
  10. بیشتر سفر کردن

البته چیزهایی مثل داشتن تناسب‌اندام یا بهبود روابط و پول درآوردن، بهتره که به اهداف تبدیل بشن و باهاشون مثل پروژه رفتار بشه.

خب، پس بهترین تصمیم سال جدیدت چیه؟

در واقع کاری که بهش متعهد باشی و انجامش بدی.

تصمیماتی که می‌گیری رو آسون و کوچیک کن، اما مفید باشن؛ چیزهایی که می‌تونی در طول سال بهشون پایبند باشی و تمرینشون کنی.

مثلاً تصمیم گرفتی که بیشتر پیاده‌روی کنی.

پس به‌جای آسانسور، می‌تونی از پله‌ها استفاده کنی.

مسیرهایی که انتخاب می‌کنی، دورتر باشه.

از فاصله بیشتری از ورودی‌ها، ماشینت رو پارک کنی.

تصمیم دیگه‌ای که می‌تونی بگیری، اینه که سعی کنی از مسیرت لذت ببری به‌جای اینکه روی سرعت انجام کارها تمرکز داشته باشی.

یک کلمه برای سال جدید انتخاب کن

این یک کار کوچیک اما خیلی قدرتمنده.

یک کلمه‌ای که واقعاً می‌خوای سال خودت رو درباره اون بگذرونی.

اینجا چند تا مثال می‌زنم:

  • شادی
  • اهمیت
  • زندگی بخشی
  •  قوی
  •  زیبایی
  • شفافیت
  • جسارت
  • عشق
  • شجاع
  • مهربانی
  • قدرتمند
  • هیجان‌انگیز
  • سرگرم کننده
  • نامحدود

کلمه‌ای انتخاب کن که برات الهام‌بخش باشه و باعث رشدت بشه.

موضوع کلمه‌ای که انتخاب می‌کنی، نقشی آروم اما پشتیبان کننده توی ساختن بهترین سالی که تا حالا داشتی ایفا می‌کنه.

ممکنه که با روش‌های غافلگیرکننده یا توی عجیب‌ترین روزها ظاهر بشه، اما گوشه ذهنت قرار گرفته و باعث می‌شه که رو به جلو حرکت کنی.

با عادت‌ها و اهداف به رویاهات برس

قبل از تعیین اهداف باید رویایی داشته باشی؛ بدون رویای قانع کننده‌ای که هدف و اشتیاق رو بهت بده، اهدافت از بین خواهد رفت.

درواقع اهداف، پله‌هایی برای رسیدن به رویاهات هست و برای رسیدن به اهدافت نیاز به عادت داری.

می‌تونی به سه نوع عمل فکر کنی

  1. عادت‌های روزانه
  2. اهداف
  3. کارهایی که الهام‌بخش هستن

اگر فقط عادت داشته باشی، هیچ‌وقت یک روز از خواب بیدار نمی‌شی و به قله کوه نمی‌رسی؛ اون چیزی که این رو می‌سازه، رویاها و اهدافت هستن.

بعضی از کارهای شگفت‌انگیز توی زندگیت نیازمند اقدام‌های دقیق و اهداف برنامه‌ریزی شده هستن.

اگر رویاهای بزرگی نداشته باشی که بخوان توی مسیرهای سخت و آسون، هدایتت کنه؛ با عادت‌ها، اهداف و تصمیمات سال نو هم به مشکل برمی‌خوری.

همزمان با این‌ها نیاز به یک روش برای عمل به الهام‌ها ، بدون این که منتظر جرقه باشی؛نیازه.

ماهیت اهداف بهتر رو بهتر  بشناس.

قبل از ورود به جزئیات اهداف، باید بگم که هدف تغییری هست که می‌خواهی ایجاد کنی.

حالا این تغییرات می‌تونه توی خودت، محل کارت یا زندگیت باشه.

برای انتخاب بهتر اهداف، شناخت ماهیت اهداف، می‌تونه کمک‌کننده باشه.

1.با وضوح فوق‌العاده تصورش کن

به آینده برو و هدف خودت رو واقعی احساس کن.

نتیجه رو توی ذهن خودت ببین و ببین بعد از اینکه به اهدافت رسیدی چه چیزهایی به خودت می‌گی؟

2.برای چراهای خودت جواب‌های روشن و قانع کننده داشته باش

وقتی توی ساخت اهدافت شکست می‌خوری که دلیل قانع کننده‌ای برای هدفت وجود نداره.

این فقط چیزیه که فکر می‌کنی تغییر خوبیه نه هدف

یعنی به اندازه کافی الهام‌بخش نیست

نیاز به یک دیدگاه جذاب داری تا بتونه تو رو از مشکلات سخت عبور بده.

بهترین کاری که می‌تونی بکنی اینه که با اهدافت به خودت الهام بدی؛ اجازه بده اهداف، آتیش تو رو روشن کنه و زندگیت رو شعله‌ور و نورانی نگه داره.

3. ددلاین تعیین کن

اگر یک هدف بی پایان باشه، چقدر تلاش می‌کنی؟

مثل اینه که بدون تعیین زمان یا فاصله، شروع به دویدن کنی؛ با تعیین ددلاین انرژیت رو هدایت کن و روی تغییرت متمرکز شو.

برای اینکه هدفت به واقعیت تبدیل بشه همین امروز، تاریخ مقرر پایان رو به تقویم خودت اضافه کن.

تفاوت رو می‌بینی؟

4.از هدفت یک پروژه بساز

هدف واقعاً یک پروژه‌ست؛ شروع و پایانی داره و باید اون رو به کار و تلاش واقعی تقسیم کنی تا به حقیقت بپیونده.

5.برای رسیدن به اهدافت برنامه‌ریزی کن

وقتی توی رسیدن به اهداف، شکست می‌خوری که هدف‌گذاری کردی، فهرستی از اهدافت داری؛ اما برای اون‌ها برنامه‌ریزی نکردی، مثل هر پروژه‌ای باید برای هدفت برنامه‌ریزی کنی و آماده بشی.

6.روش‌های جذابی برای بررسی پیشرفتت پیدا کن

وقتی بازخوردی نداشته باشی، انگیزه‌ت رو از دست می‌دی و نمی تونی متوجه بشی که این روش کار می‌کنه یا نه؟

راه‌های ساده‌ای برای بازخوردهای مفید به خودت پیدا کن تا بدونی توی مسیر درستی حرکت می‌کنی یا نه.

7.شکست‌ها رو فرصت‌های یادگیری ببین

این یک مسیر یادگیریه ؛ یک مسیر برای رشد؛ این رو بپذیر.

همیشه توی مسیر، چیزهایی بهت اضافه می‌شه، حالا چه به هدفت برسی یا نرسی.

این فرصتی هست تا توانایی‌های خودت رو افزایش بدی.

از فرآیند یادگیری، ایجاد تغییر و پیشرفت لذت ببر.

8.سرعت مناسب رو پیدا کن

خیلی‌ها فکر می‌کنن که هدفشون رو باید تو یک دوره زمانی طولانی گسترش بدن، اما درواقع باید کوتاه‌ترین زمان رو انتخاب کنی.

با کوتاه کردن زمان، تمرکز بیشتری داریم و اهدافت الهام‌بخش می‌شن و انگیزه بیشتری داری؛ چون چالش برانگیزتره.

9.ساختار زندگیت رو براساس هدف تنظیم کن

اهداف وقتی شکست می‌خورن که زمان و مکانی برای اون تعیین نمی‌کنیم.

توی تعطیلات عید، خودت رو برای اهداف جدید آماده کن و سال جدید رو با شادابی و انرژی مضاعف شروع کن.

10.هدفت رو به تقویمت منتقل کن.

تو کاری رو انجام می‌دی که توی تقویمت باشه.

هیچ‌وقت کاری رو که امیدوار باشی یه روزی براش وقت پیدا بشه رو انجام نمی‌دی.

بیا ببینیم یک هدف خوب چه ویژگی‌هایی داره.

  • مشخص
  • قابل اندازه‌گیری
  • قابل انجام یا دردسترس
  • مرتبط یا واقع بینانه
  • زمان بندی شده یا به موقع

مثلاً تغییری می‌خوای توی زندگیت ایجاد کنی و اون داشتن تناسب اندامه.

باید یک تصویر واضح از معنای اون ایجاد کنی.

قابل اندازه‌گیری باشه تا بتونی بفهمی که آیا توی مسیر درستی حرکت می‌کنی یا نه.

باید بدونی که هدفت قابل اجرا هست یا نه.

قابل دستیابی هست یا نه.

البته باید هدف، مرتبط و واقع بینانه باشه.

تو برای اهدافی که خیلی ازشون مطمئن نیستی، انگیزه کافی نداری و برای اهداف غیرمرتبط، وقت کافی نداری.

باید بدونی که چه زمانی کارت تموم می‌شه. هدف بدون ددلاین، مثل یک پیاده‌روی بی پایانه .

ماهیت عادت بهتر رو بشناس

عادت‌ها، روتین‌های تکرارپذیرت هستن.

اون‌ها رو به‌عنوان استراتژی‌هایی درنظر بگیر که با اون‌ها می تونی کارها رو بدون فکر کردن، انجام بدی.

البته برای ایجاد عادت بهتر واقعاً باید اولش تلاش کنی.حداقل تا زمانی که عادت تبدیل به یک روتین بشه.

یه راه خوب برای فکر کردن در مورد عادت‌ها، به صورت نشانه‌ها، روتین‌ها و پاداش‌هاست.

می‌تونی این‌طوری بگی که فلان کار، نشونه منه و این روتین یا پاسخ تو رو فعال می‌کنه تا به پاداش برسی.

بعد از مدتی همه این‌ها به صورت ناخودآگاه انجام می‌شه و تبدیل به عادت می‌شه.

حالا لازمه که کارهای اشتباهی که افراد، در مورد عادت‌ها انجام میدن رو با هم بررسی کنیم.

ذهن خودت رو آگاه کن

وقتی یک عادت شکست می‌خوره که زمان کافی برای به سرانجام رسوندنش، نذاری.

برای همهٔ چیزها از بیدار شدن از خواب، غذا خوردن، تصمیم‌گیری، واکنش به استرس و… عادت و روتین‌هایی داری.

عادت‌های خودت رو فهرست کن و اون‌ها را روی کاغذ ببین.

اونا رو شناسایی کن تا بتونی روشون کار کنی.

ممکنه تغییر شکل یه عادت موجود در مقابل ایجاد یک عادت کاملاً جدید آسون‌تر باشه.

نگرش جدیدی ایجاد کن

اغلب اوقات وقتی عادت شکست می‌خوره که فرد، باور و نگرشی که همراه اون هست رو قبول نداره یا با تصوری که از خودش داره جور در نمیاد؛ مثل هر تغییر دیگه‌ای باید از اینجا شروع کنی.

اگر نمی‌تونی خودت رو درحال انجام اون کار ببینی، بهتره که روی خودت کار کنی.

حتی اگر شده برای مدتی نقش بازی کنی و توی اون مدت بهترین بازیگری که می‌تونی باشی.

 روی تغییر رفتارت تمرکز کن

یادت باشه که افکار هم عادت هستن.

از روش «اگر- پس» استفاده کن تا محرکی برای عادتت ایجاد کنی

توی دنیای برنامه‌نویسی ما از رفتارهای شرطی استفاده می‌کنیم:

اگر این اتفاق افتاد، پس این کار رو انجام بده.

می‌تونی همین کار رو برای رفتارهای خودت انجام بدی.

اگر (که همون محرکه)- سپس (که همون رفتاره).

مثلاً اگر احساس استرس کردم، تنفس شکمی رو تمرین می‌کنم.

یا مثلاً اگر خوابم نبرد، تصور می‌کنم که توی ساحل دارم قدم می‌زنم و تمام احساسم رو شرح می‌دم.

زمان و مکانی را برای تمرین عادتت ایجاد کن

هرچی در مورد مکان زمان و کاری که انجام می‌دی، دقیق‌تر باشی، شانست برای انجام واقعی اون بیشتر خواهد بود.

توی زمان فلان، در موقعیت فلان، انجامش می‌دم.

مثلاً کی می‌خوای این تمرین رو انجام بدی؟

فردا

ساعت چند؟

ساعت هفت صبح

کجا؟

اتاق نشیمن

محیطت رو تغییر بده

ما عادت‌ها رو به محیط خودمون وصل می‌کنیم. در اطراف ما سرنخ‌های زیادی باعث تحریک یک رفتار خاص می‌شن.

گاهی وقت‌ها بهترین کاری که می‌تونی انجام بدی اینه که محیطت رو تغییر بدی.

مثلاً به‌جای خونه باشگاه ورزش کن.

خیلی وقت‌ها بهترین کار برای تغییر یک عادت تغییر محیطه.

برای مقابله با موقعیت‌ها، شکست‌ها و اختلالات از برنامه‌ریزی «اگر-پس» استفاده کن.

حتی بهترین برنامه‌ریزی‌ها هم طبق میلت جلو نمی‌رن.

مثلاً ممکنه که رژیم داشته باشی، اما یه شب با دوستات رفتی رستوران؛ بهترین کاری که می‌تونی این موقع انجام بدی اینه که هر موقع رفتی رستوران، غذای رژیمی مثل سالاد سفارش بدی.

از قدرت عادت‌های کوچیک استفاده کن

عادت‌های بزرگت رو به عادت‌های کوچک‌تر و خاص‌تر و حتی آسون‌تر، تبدیل کن.

به کاهش تغییرات یا عادت‌هات، انقدر ادامه بده که اون کار برات آسون بشه.

«توی کتاب عادات کوچیک، نتایج بزرگ‌تر» استفان گیز می‌گه:

 می تونی با شروع کوچیک و احمقانه یا ایجاد یک هدف خیلی ساده به یک عادت بزرگ‌تر پایبند باشی.

در واقع می‌گه که با یه عادت خیلی کوچک شروع کن به ثبات برسونش و بعد بزرگش کن.

برای آشنایی بیشتر با این مفهوم می‌تونی کتاب عادت‌های کوچک، عادت‌های اتمی و عادت‌های میکرو را مطالعه کنی.

استفاده از قدرت انباشتن عادت‌ها

عادت‌های خودت رو با استفاده از روش انباشتن عادت، به هم پیوند بده.

اس جی اسکات توی کتاب خودش ایده انباشتن عادت رو معرفی می‌کنه و می‌گه:

پیوند دادن عادت‌ها به هم، راهی برای انجام کارهای بیشتر توی زمانی کمتره که منجر به تغییر مثبت توی زندگیت می‌شه.

بار مغز توی این روش کمتره؛ چون تغییرات رو تو یک روال از محرک‌ها و پاسخ‌هایی که از قبل وجود داشتن، ایجاد می‌کنی.

توی این روش عادت‌ها، با فکر کمتر و نیروی اراده کمترانجام می‌شه.

روش بی‌جی

برای تغییر جدی توی رفتارها از طریق عادت روش بی جی فاگ بهترین روشه.

بی‌جی مدیر آزمایشگاه طراحی رفتار استنفورده.

رفتار= انگیزه + توانایی + محرک

بی جی می‌گه:

این سه تا عنصر باید با همدیگه، هم زمان رخ بدن تا رفتار تغییر کنه.

انگیزه: کسی که مصممه رفتاری رو انجام بده.

توانایی: کسی که می‌تونه رفتاری رو انجام بده.

محرک: شخص تحریک شده یا فوریتی داره که رفتار رو انجام بده.

برای درک بهترهر کدوم بی‌جی این‌ها را تجزیه‌وتحلیل کرده.

انگیزه:

۶ تا انگیزه اصلی رو توی ۳ دسته گروه‌بندی کرده.

احساس: درد و لذت

 پیش‌بینی: امید و ترس. امید قوی‌ترین محرکه و با ایجاد یک حس عمیق از هدف شکل می‌گیره.

یک‌پارچگی اجتماعی: پذیرش اجتماعی و رد اجتماعی

توانایی:

بی جی توانایی رو هم به ۶ دسته تقسیم می‌کنه که می‌تونیم باهاشون توانایی‌ها رو افزایش بدیم.

زمان: کاهش زمان

پول: کاهش هزینه‌ها

تلاش ذهنی: مجبور به فکر زیاد نباشی.

تلاش فیزیکی: مجبور به کار بدنی زیاد نباشی.

انحراف اجتماعی: اون‌ها را از هنجارهای اجتماعی خارج نکن.

غیر معمولی: اگر می‌خوای چیزی رو آسون‌تر کنی، اون‌ها رو توی روال‌ها و روتین‌های موجود، بیار.

محرک‌ها:

بی‌جی محرک‌ها رو به سه دسته تقسیم می‌کنه.

جرقه: جایی کمک کننده‌ست که توانایی بالا اما انگیزه پایینه

تسهیل‌کننده: جایی کمک کننده‌ست که انگیزه بالا ولی توانایی پایینه.

سیگنال: جایی کمک کننده‌ست که هم توانایی بالا و هم انگیزه. درواقع یک یادآوره.

به عقب نگاه کن تا رو به جلو جهش کنی

گذشته خودت رو بررسی و پردازش کن تا برنامه‌ریزی و آماده‌سازی برای حال و آینده خودت داشته باشی.

اما خودت رو قضاوت نکن؛ فقط از تجربیات گذشته‌ت، درس بگیر.

همیشه توی هر تجربه‌ای یه درسی وجود داره و تا زمانی که درس رو یاد نگیری، تجربه رو به هر شکل و فرمی تکرار می‌کنی.

یادت باشه چیزی که درموردش مقاومت می‌کنی و نمی‌پذیری، همیشه پابرجاست.

از گذشته یاد بگیر، اما گذشته رو رها کن.

از آینده برای تغییر حال استفاده کن

اگر درد یا لذت کافی وجود داشته باشه، معمولاً تغییرات خیلی سریع اتفاق میفتن.

درنهایت تغییر وقتی اتفاق میفته که تصوراتت رو تغییر بدی.

برای روشن شدن این موضوع به داستان اسکروج می‌ریم.

طبق داستان جایی که روح کریسمس به اسکروج نشون می‌ده که اگر رفتارهای فعلی و انتخاب‌های زندگیش رو تغییر نده، آینده زندگیش چطوری خواهد بود.

دیدن این آینده برای اسکروج خیلی دردناک بود.

اسکروج از آینده تاریکی که دید، ترسید و خیلی جدی تصمیم گرفت که تغییر کنه و تبدیل به یه فرد جدید بشه و تبدیل به اسکروجی مهربان‌تر، شادتر و دلسوزتر شد.

این همون دلیلیه که خیلی از افراد واقعاً تغییر نمی‌کنن؛ مگر اینکه تجربیات تروماتیک و تغییرات زندگیشون با لذت خیلی زیاد یا درد خیلی زیاد همراه باشه.

توی این روش آینده‌ای رو براساس رفتارها و تصمیم‌های فعلی تصور می‌کنی و اثرات رفتار خودت رو با مرور زمان ترکیب می‌کنی و می‌بینیشون.

ممکنه از چیزی که می‌بینی خوشت نیاد.

خوبی این روش اینه که با تغییر دادن رفتار و تصمیم‌های فعلیت، می‌تونی آینده‌ت رو خودت تغییر بدی.

روی نقاط مهم زندگیت سرمایه‌گذاری کن

می‌تونی از این نقاط برای شناسایی، روشن‌سازی و پیاده‌سازی جاهایی که باید وقت و انرژی خودت رو صرف کنی، استفاده کنی.

به‌عنوان مثال، اینجا یک مجموعه اولیه هفت‌تایی از این نقاط رو می‌گیم:

ذهن: شامل سرمایه‌گذاری برای یادگیری چیزهای جدید و تمرین ذهن‌آگاهی می‌شه.

بدن: شامل سرمایه‌گذاری توی نگهداری از بدن قوی هست که مهم‌ترین اصول اساسیش هم شامل: سالم خوردن، خوب خوابیدن و ورزش کردن هست.

احساسات: شامل سرمایه‌گذاری توی نگهداری از احساسات سالمی که درباره یادگیری مهارت‌ها ،برای احساس خوب به صورت مداوم هست و اینکه بتونی یاد بگیری وقتی زمین می‌خوری، چجوری بلند شی.

حرفه: شامل سرمایه‌گذاری روی نقش‌ها، فعالیت‌ها و مشاغله و همچنین به رشد شغلی و حرفه‌ای منجر می‌شه.

دارایی: این شامل سرمایه‌گذاری روی یادگیری سواد مالیه.

روابط: شامل سرمایه‌گذاری توی روابط توی خونه، محل‌کار و زندگی توعه که باعث ساخت هوش اجتماعی می‌شه.

سرگرمی: شامل سرمایه‌گذاری روی پیدا کردن علایق و تمرین عمدی شادی توی تموم کارهایی هست که انجام می‌دی.

این مجموعه، فقط یه مجموعه ابتدایی از چیزهایی هست که بهتره وقت و انرژی خودت رو برای اون‌ها بذاری و بیشترین نتیجه رو ازشون می‌بینی.

هدفت رو پیدا کن

شاید هدفت بزرگ‌ترین چیزی باشه که وجود داره. فراتر از هویت و تصوری که از خودت داری.

هدف تو رو به بزرگ‌ترین پتانسیل‌هات نزدیک می‌کنه.

قدرت بزرگی توی هدف وجود دارد.

مثلاً ما می‌دونیم افرادی که دارای حس هدفمندی  قوی‌ای هستن، هورمون‌های استرس کمتری دارن و می‌تونن با مشکلاتی که سر راهشون قرار داره، راحت‌تر کنار بیان.

توی زبان اوکیناوایی یه کلمه خیلی زیبا وجود داره. اون کلمه ایکی گای هست که به معنای دلیلیه که صبح‌ها بیدار می‌شی.

ایکی گای یا حس هدف، تجربه خیلی شخصی و به انواع مختلفی ظاهر می‌شه.

ایکی گای خودت رو پیدا کن.

بهترین‌ها توی راهن

یادت باشه اون چیزی رو که باور داری، همون چیزیه که درک می‌کنی و اون چیزی که انتظار داری، همون چیزیه که به دست میاری.

اگر انتظار داری که بهترین‌ها منتظرت هستن، خب درواقع بهترین‌ها در انتظارت هستن.

برای اینکه این موضوع واقعی باشه، روی اون چیزی که می‌تونی کنترل کنی، تمرکز کن و انتظار نداشته باش که توی سال جدید، چراغ جادو رو لمس کنی و به سه تا آرزوت برسی. بهترین سال زندگیت، اون سالیه که بهترین‌های خودت رو ارائه می‌دی.

جایی که به چالش‌های خودت با مهارت جواب می‌دی و لحظاتی رو به‌وجود میاری که بهشون افتخار می‌کنی.

این موضوع کلید مسیر عمیق و معناداری هست که پیش‌رو داری.

به قول رالف آلدو امرسون:

همه زندگی آزمایشه و هرچه بیشتر آزمایش انجام بدی، بهتر می‌شی.

بهترین‌ها توی راهن…بهترین سال زندگیت

نحوه نوشتن اهداف سال جدید

  • اکسیدو برای بهتر بودن
پیمایش به بالا