اکثر آدم ها ایده های اشتباهی در مورد کیفیت و حجم کتاب خوندن، دارن
در اینجا سه تا سؤال رایج در مورد خوندن کتابهای غیرداستانی را بررسی میکنیم.
- چه جوری چیزهایی که خوندم رو به خاطر بسپارم؟
- چه جوری سریع تر بخونم؟
- چجوری کتابهای بیشتری بخونم؟
بیا با چگونگی به خاطر آوردن چیزهایی که خوندیم شروع کنیم
مارک منسن میگه:
خیلیها از من میپرسند تو مطالب زیادی میخونی، چه جوری همه اونها رو به یاد میاری؟
و اینجوری پاسخ داده:
جواب خیلی ساده است من اونها رو به یاد نمیارم!
انتظار هم ندارم که این کار رو انجام بدم؛ تو هم نباید این انتظار رو داشته باشی.
به آخرین سفری که به یک شهر جدید رفتی فکر کن.
به احتمال خیلی زیاد وقتی به اون سفر فکر میکنی، چیزهای خیلی زیادی از اون شهر یادت نمیاد.
فقط یک سری احساسات کلی رو به یادت میاری.
حالا به این سوالات جواب بده:
کجا اقامت داشتی؟ خونه یا هتل؟ کدوم خیابون بود؟ کدوم قسمت شهر؟ آیا در نزدیکی محل اقامتت رستورانی وجود داشت؟ یادته چه شکلی بود؟ چه نوع صندلیها و نوری داشت؟
نکتهای که اینجا وجود داره اینه که، وقتی شروع به پرسیدن سؤال میکنی خاطراتت یکهو ظاهر میشن.
مثلاً یادت میاد اولین شام سفرت چی بود یا هوا چطور بود و چیزهای عجیب غریب دیگه.
این به این دلیله که حافظه انسان بر اساس ارتباط و پیوند کار میکنه. بیشتر خاطرات تو به صورت خفته در ذهنت وجود دارن ولی نمیتونی هر زمان که بخوای اونها رو به صورت فعال به خاطر بیاری.
در عوض باید به وسیله رویدادهای مرتبط در همون زمان، به خاطر بیاریشون.
کتابها هم همینطوری هستن.
وقتی اونها رو میخونی حتی خودت هم متوجه نمیشی که اونها رو به یاد میاری تا زمانی که یک جایی از زندگیت، باهاش مرتبط میشه.
مثلاً گاهی یک بحثی در مورد موضوع کتابی که ۴ سال پیش خوندی پیش میاد و یکهو خودت رو میبینی که داری درباره چیزهایی که دو دقیقه قبل فکر میکردی فراموش کردی، صحبت میکنی.
مشکل کجاست؟
مشکل اینه که، بیشتر ما توی مدرسه یاد میگیریم که باید اطلاعاتی که دریافت کردیم رو به صورت فعال به خاطر بیاریم.
اما برای حافظه انسان این روش جواب نمیده؛ و ما این کار رو برای گرفتن نمرات خوب توی آزمونهایی که میدیم؛ انجام میدیم.
اما توی زندگی واقعی این شکلی نیست.
شما در مورد هیچ مطلبی آزمون نمیدی و اگر چیزی رو فراموش کنی، همیشه میتونی دوباره به اون کتابی که خوندی برگردی و بخشهای مربوطه رو بخونی.
هیچکس به خاطر فراموش کردن مجازاتت نمیکنه.
بنابراین نیازی نیست که تمام اطلاعات هر کتاب رو به خاطر داشته باشی؛ فقط باید به یاد داشته باشی که چه اطلاعاتی توی هر کتاب وجود داره.
مارک منسن میگه:
من برای به دست آوردن اطلاعات مقاله هایی که مینوسم؛ فقط به یاد میارم که کجا دیدمش و بعد میرم اون کتاب رو برمیدارم؛ فصل مورد نظر رو باز میکنم؛ مطالعه میکنم و بعد مقالاتم را مینویسم.
مجبور نیستی همه چیز رو بخونی یا به ترتیب جلو بری
کتاب خوندن باید بر اساس کاربردی و مفید بودن بهینه بشه؛ نه فقط برای پر کردن مغزمون. بنابراین لزوماً نباید هر کتابی که شروع به خوندنش میکنی، تمومش کنی.
در واقع بهتره، وقتی خوندن یک کتاب جدید رو شروع میکنی؛ اولش ببینی اصلاً توجهت رو جلب میکنه یا نه؟ که این کار را از طریق نوع نوشته و کیفیت اطلاعات میتونی انجام بدی.
یا برای خودت یک قانون شخصی بزاری، مثلاً اگر ۱۰ درصد از کتابی رو خوندی و هنوز لذت نبردی، اون رو کنار بزاری و بری سراغ کتاب دیگهای.
زندگی خیلی کوتاهه و دنیا پر از کتاب نخوندست .
یا حتی میتونی فهرست رو نگاه کنی و فقط فصلهایی که برات جالبتر هستن رو بخونی.
مارک منسن میگه:
خیلی از کتابهایی که من خوندم در واقع فقط فصلهای 1-5-6-11-12 رو خوندم؛ بقیه فصلها منو جذب نکردن، پس اونها را نخوندم و مشکلی هم وجود نداره.
یادت باشه که هیچ آزمونی وجود نداره.
همچنین میتونی اگر به یک بخش از کتاب برخوردی که از قبل اطلاعات زیادی در موردش داری اون رو نادیده بگیری و اگر جایی حس کردی قسمت هایی که رد کردی مهم هستن، میتونی به اون صفحات برگردی، اطلاعاتی که میخوای رو پیدا کنی و دوباره ادامه کتاب رو بخونی.
گاهی حتی میتونی توی یک صفحه هم این کار رو بکنی.
مثلاً وقتی به یک پاراگراف تکراری برخوردی، ازش عبور کنی؛ اگر در انتهای صفحه متوجه شدی که چیزی رو از دست دادی، نصف صفحه بالا بری اطلاعاتی که نیاز داری رو پیدا کنی، و بعد دوباره به انتهای صفحه برمیگردی.
هدف از خوندن کتاب، به حداکثر رسوندن سرعت پردازش اطلاعات جالبه؛ که خوندن به ترتیب و کلمه به کلمه کتاب برای انجام این کار مناسب نیست.
مگر اینکه یک کتاب واقعاً خوب نوشته شده باشه.
اسکن کردن و رد شدن رو یاد بگیر.
چه جوری کتابهای بیشتری بخونم
مارک منسن تعریف میکنه:
من سالهاست، هر سال ۶۰ الی ۷۵ کتاب میخونم و وقتی خانواده و دوستام این رو میشنون؛ جوری به من نگاه میکنن که انگار یک قدرت فوقالعاده دارم.
اما واقعیت اینه که سرعت خوندن کتاب من، فقط یکم بالاتر از حد متوسطه.
راز من اینه که هر روز برای مطالعه کردن، برنامهریزی میکنم و خیلی کم پیش میاد که انجامش ندم و ازش غافل بشم.
مثلاً فرض کن سرعت متوسط خوندن کتاب، کمتر از یک صفحه در دقیقست.
یک کتاب متوسط هم ۳۰۰ صفحه داره.
اگر تکنیکهای غیر متوالی خوندن و همینطور احساس وظیفه برای حفظ کردن کلمه به کلمه کتاب نداشته باشی؛ در این صورت ۱۵۰ تا ۲۵۰ صفحه از هر کتاب رو میخونی.
که این معادل 300 تا 180 دقیقه یا به عبارتی ۳ تا ۶ ساعت برای هر کتابه.
اگر روزی ۳۰ دقیقه کتاب بخونی و مستمر این کار را انجام بدی؛ میتونی هر ۱۰ روز یک کتاب بخونی؛ یعنی در سال ۳۵ کتاب.
حالا اگر از زمانهای مرده استفاده کنی، به راحتی میتونی ۵۰ کتاب در سال بخونی.
هرچی بیشتر بخونی، سریعتر میشی.
نه به این خاطر که خواننده بهتر میشی؛ بلکه به این دلیل که هر بار که میخونی، میتونی چیزهای بیشتری رو رد کنی؛ چون حالا تو اطلاعات بیشتری داری.
مارک منسن میگه:
وقتی یک کتاب روانشناسی را میخونم بیشتر از نصفش رو میتونم رد کنم؛ چون با این موضوعات قبلاً توی کتابهای دیگه آشنا شدم.
الان برای من خوندن یک کتاب روانشناسی، نصف زمانی که ۵ سال پیش زمان میبرد، زمان میبره.
پس تبدیل شدن به یک فرد خواننده اونقدرها هم سخت نیست.
مثل هر کار دیگهای که اگه هوشمندانه و به همراه با ثبات، هفته به هفته و سال به سال انجام بشه؛ یک روز متوجه میشی که چند صد کتاب خوندی و همه بهت به عنوان یک دایره المعارف عجیب و غریب نگاه میکنن.
دایره المعارفی که همه چیز را میدونه و به یاد میاره؛ اما تو واقعاً چیزی رو به یاد نمیاری؛ فقط اینکه وقتی یکی چیزی رو تعریف میکنه که در مورد کتابی هست که ۴ سال پیش خوندی، خاطره اون کتاب رو فعال میکنه و یک سری ایده مرتبط به ذهنت وارد میشه و حالا به نظر میرسه که تو خیلی باهوشی.
مرتبط:
∼ اگر میخوای بدونی چطوری با وجود مشغله های زیاد زندگی، باز هم بتونی کارهایی که دوست داری رو انجام بدی، مقاله یادگیری یک مهارت جدید وقتی پر از مشغله ای رو مطالعه کن.
∼ اگه میخوای بدونی چجوری بتونی هر روز کتاب بخونی، مقاله چرا خرده عادت ها ؟ رو مطالعه کن.
∼ رژیم ذهنی ما چیزیه که ذهن ما مصرف می کنه. منفی گرایی، شکایت و شایعه پراکنی زبالههای مطلقی هستن که ذهن ما رو تغذیه میکنن. به همین دلیل رژیم ذهنی باید شامل چیزهایی باشه که تفکر ما رو تغذیه کنه و باورهامون رو ارتقا بده که توی مقاله «رژیم ذهنی سالم اکسیدو» یاد میگیری چطوری اینکار رو انجام بدی.
∼ ۵ تا از عادت های خوب روزانه که بهتره هر فردی توی زندگیش داشته باشه، تا بتونه رو به جلو حرکت کنه.
مقاله “how-to-read-more-books” از مارک منسن