این مقاله در مورد معنای پایان ها و نحوه مدیریت اونهاونهاست.
پایان ها
بعضی از پایان ها مدت زمان زیادی طول میکشن تا رخ بدن و بعضیها هم غیرمنتظره هستن.
همیشه برای پایان آماده نیستیم حتی برای اونهایی که میبینیم درحال رخ دادن هستن.
پایانها متناقض؛ پایان یک چیز نشون دهنده شروع یه چیز دیگهست و گاهی وقتها ما رو پر از ترس یا هیجان یا هر دو میکنن.
گاهی وقتها هم احساس آرامش میکنیم و به راحتی میتونیم از یک دوران، یک مکان یا یک شغل رها بشیم.
گاهی وقتها هم میخوایم به هر چیزی چنگ بزنیم و حتی شده برای مدت کوتاهی به چیزی که باید رها کنیم، بچسبیم.
آغازها و پایانها فقط بخشی از یک سفرن که هیچ کدوم متوقف نمیشن.
پایان فقط درباره یک چیز نیست؛ پایانها درباره دلبستگیها، احساسات و انتظارات برآورده شده و نشدهست.
پایان ها یک چیز رو برمیدارن و به ما اجازه میدن که یک چیز دیگه رو ببینیم.
پایانها مملو از عدم اطمینانن و در عین حال فرصتی به همراه دارن؛
همینطور یک طیف وسیعی از احساسات رو برامون بالا میارن مثل غم، اندوه، آرامش،هیجان، تسلیم و… .
پایانها میتونن به یک راه جدیدی از بودن منجر بشن
مثلا توی فوت یکی از عزیزانت؛ این پایان تو رو مجبور میکنه یک راه جدیدی از بودن رو قبول کنی:
زندگی و بودن بدون اون فرد، توی این جهان.
پایان میتونه پر از خلا باشه. کسی که دیگه نیست، وسایلی که دیگه نیستن، کمدی که خالیه، ثانیهها و لحظههایی که به روالها و عادتهای اون آدم پر شده بودن.
یک پایان و یک آغاز
اما باید بدونی که این خلاها، همیشه خالی نمیمونن چون دوست ندارن که خالی بمونن یا شاید چون ما خلاها رو دوست نداریم و اونها رو پر میکنیم تا راحتی و آشنایی رو دوباره تجربه کنیم.
شروع به ساخت روالها و عادتهای جدیدی میکنیم که میتونن برای ما فرصتی باشن.
موقعیتها تغییر میکنن، به پایان میرسن و چیزهای جدیدی شروع میشن.
اگرچه که گاهی وقتها تغییر رو جشن میگیریم اما طبیعیه که پایانها غمگین باشن و نسبت به تغییر شک داشته باشیم و احساساتی از غم و هیجان رو تجربه کنیم.
پایان ها مثل غروبها و طلوعها هستن
پایان ها شامل عزا و جشن، آسیبپذیری و شجاعتن.
مثل صبح و عصرن، مثل زمستون و بهارن.
گاهی وقتها احساس شادی و غم در هم آمیخته میشن؛ بلاتکلیفی و فرصت با هم گره میخورن.
پایان ها غروب خورشیدن و همچنین در ادامه طلوع خورشید.
در ادامه سوالاتی مطرح شده که جوابها از تجربیات افراد، جمعآوری شده:
چه دلایلی باعث میشه یک چیزی رو به پایان برسونیم؟
- ممکنه به دلایل جسمی یا روانی چیزی پایان پیدا کنه. نیاز به دور شدن از یک موقعیت بد، بازخورد زمانی و مالی منفی یا تغییر.
- یک چیزسمی باید پایان پیدا کنه چون هیچ فایدهای برای دنیا ندارن و چیزهای زیبا باید تمام بشن چون اگر برای همیشه ادامه پیدا کنن، معنای خودشون رو از دست میدن.
از چه چیز پایان میترسی؟
- وقتی جایگزینی برای اون چیزی که به پایان رسیده نداشته باشی، میترسی.
- میترسی چون بدون اینکه یک زندگی رو کامل کرده باشی، باید ترکش کنی و ممکنه کارهای ناتموم زیادی وجود داشته باشه.
اگه نتونیم چیزی رو به موقع به پایان برسونیم چه اتفاقی میفته؟
- تحمیل چیزها، جوری که باعث خرابی و ناراحتیت بشه تو رو از زندگی عقب میندازه؛ وابستگی بیش از حد به یک نتیجه ما رو اونقدر درگیر کمال میکنه که در نهایت چیزی که واقعاً مهمه رو خراب میکنیم.
پایان زود هنگام چه حسی بهت میده؟
- پایان دادن خیلی زود به کاری، میتونه باعث بشه که هر چیزی که بوده ناقص بمونه؛ ممکنه این حس رو ایجاد کنه که چیزی کمه یا از نتیجه نهایی ناراضی هستی و در آینده حسرتش رو داشته باشی.
- ممکنه منجر به نرسیدن به هدفی بشه که فقط یک اینچ باهاش فاصله داشتی و اگر یکم بیشتر به تلاشت ادامه میدادی میتونستی بهش برسی؛ درواقع حس تسلیم شدن و ناکامی.
چجوری بدونیم که زمان مناسبی برای پایان رسیدن به چیزی هست یا نه؟
- پایان ها رو با ذهن و قلبت بررسی کن.
بین اینها یک تعادلی ایجاد کن؛ سعی کن تا وقتی که دیگه نه با قلبت و نه با ذهنت احساس رضایت نکنی، کار رو به پایان نرسونی به خودت اعتماد کن، وقتی زمان مناسب باشه، خودت متوجه میشی.
- زمان مناسب برای به پایان رسوندن، زمانی هست که نسبت به زحمتی که میکشی، پیشرفت کمی میکنی.
- گاهی اوقات یک چیزی دیگه کار نمیکنه و باید براش یک جایگزین پیدا کنی یا یک کاری انجام بدی.
چرا پایانها لازمن؟
- بعضی از پایان ها خارج از کنترل ما اتفاق میفتن اما پایانهای دیگهای مثل اعتراف به شکست توی چیزی، میتونه منجر به موفقیت جدیدی بشه.
- این چرخه زندگیه. هیچ چیزی برای همیشه موندگار نیست. فصلها تغییر میکنن، زندگی، شغل و ما هم تغییر میکنیم.
ما وارد مراحل مختلفی از زندگی میشیم که فرصتهای جدیدی رو برای ما بهوجود میارن. پایان، رها کردن چیزیه که دیگه به ما کمک نمیکنه.
چجوری پایان ها فرصتهای جدیدی رو توی شغل و زندگیت ایجاد میکنه؟
- مثلاً پایان کار به عنوان یک کارمند دولتی میتونه شروع سفر زیبا و هیجان انگیز کارآفرینی باشه.
- نقل مکان به یک شهر یا کشور جدید، پایان دادن به یک رابطه، از دست دادن شغل و … همه این پایان ها خلاهایی ایجاد میکنن که تو رو به سمت فرصتهای جدید، میبرن.
پایانها بخش ناگزیری از زندگی ماست و باید اونها رو در آغوش بکشیم و فرصتّهای جدید رو پیدا کنیم.
مرتبط:
از پایان میترسیم چون خیلی وقتا از تنهایی و بلاتکلیفی میترسیم بنابراین خودمونو توی محیط سمی نگه میداریم