قضاوت دیگران و عدم پذیرش خودمون، باهم رابطه مستقیمی دارن؛ همچنین قضاوت دیگران با عشق ورزیدن و شاد بودن، رابطه معکوس داره.
قضاوت برای همه انسانها ذاتیه، قضاوت همیشه بد نیست.
توی بعضی از موارد و موقعیتها ما رو ایمن و سالم نگه میداره. مثل قضاوت در مورد اینکه کدوم سرمایهگذاری توی زندگی یا شغل مورد نیازه.
اما ما به عنوان انسانهای بالغ، تمایل داریم که اعضای خانواده، دوست و غریبهها رو به دلایلی که واقعاً برای درک هر کدوم از ما از جهان، دل بخواهی هست، قضاوت کنیم.
بنابراین ما لباسهایی که بقیه میپوشن، ظاهرشون، پوستشون، انتخابهایی که میکنن، والدینشون و شغلشون، قضاوت میکنیم.
چرا بقیه رو قضاوت میکنیم؟
ما عاری از قضاوت کردن به دنیا اومدیم، وقتی بچه بودیم با هرکسی که دلمون میخواست بازی میکردیم و خواستههامون رو بدون نگرانی از اینکه بقیه چه فکری میکنن، میگفتیم.
بنابراین ما قضاوت کردن رو یاد گرفتیم و این آموختهها از طریق والدینمون و ارزشها و باورهایی که دارن، از فرهنگی که توش زندگی میکنیم مثل در مورد اینکه چی بپوشیم، چی بخوریم، با پدر و مادرمون چطوری رفتار کنیم، چه وزن و ظاهری داشته باشیم، با کدوم کشورها تعامل داشته باشیم و… به وجود اومدن؛ ما با قضاوت رشد کردیم.
حالا سوال اینه که اگر قضاوت اینقدر جهانیه چرا خوب نیست؟
مسئله اینه که قضاوت یک کار سمی هست.
نه تنها برای افرادی که مورد قضاوت قرار میگیرن، بلکه برای خودت.
وقتی تو آدمی هستی که بقیه رو قضاوت میکنی، حتماً خودت رو هم قضاوت میکنی.
قضاوت رو میشه پشت کمال گرایی پنهون کرد؛ پشت استانداردهایی که برای خودمون میذاریم.
اگر واقعاً این استانداردها بالا هستن چرا بقیه از روش تو پیروی نمیکنن؟
هر قضاوت منفی، وضعیت منفی رو توی بدنت ایجاد میکنه.
برای اینکه متوجه این موضوع بشی، هر بار که این کار رو انجام میدی به احساساتت در طول روز توجه کن.
آیا بعد از اینکه کسی رو قضاوت میکنی، احساس عشق، پذیرش یا هراحساس خوب دیگهای رو داری؟
وقتی بقیه قضاوتت میکنن چه احساسی بهت دست میده؟ احساس بیعدالتی؟ غم؟ طرد شدن؟
وقتی کسی رو قضاوت میکنی، توی بهترین حالت هیچی احساسی نداری اما توی اغلب موارد این به معنای تحقیر کردن خودته.
برای اکثر ما قضاوت شدن خیلی دردناکه.
انجام این کار به صورت روزانه خیلی خسته کنندهست و در نهایت روی ذهن، نگرشت نسبت به جهان و سلامتیت تأثیر میذاره.
قضاوت چیست؟
عدم پذیرش تفاوتها و مقایسه با دیگری هست، آدمها شبیه هم نیستن.
قضاوت یک مکانیسم دفاعی هست که یک رفتار یا یک شخصیت رو رد میکنیم و این ناشی از نپذیرفتن اون رفتار یا اون شخصیت درون خودت.
نشون دهنده اینه که چیزی رو توی خودت نپذیرفتی یا سرکوبش کردی، بخشی از خودت که از دیدنش خودداری میکنی چون هویتی که مدتها پیش ایجاد کردی رو به چالش میکشه.
توی قضاوت یک احساس ناتوانی وجود داره؛ به این دلیل که تو از دیدن اون قسمت از خودت امتناع میکنی و نمیتونی رفتار یا شخصیت یک شخص دیگه رو تغییر بدی احساس ناتوانی برای اکثر آدمها دردناکه.
قضاوت به ما این امکان رو میده که اون چیزی رو که برای احساس کردن وجود داره، احساس نکنیم و مسئولیت اون چیزی رو که احساس میکنیم بر عهده بقیه بزاریم.
گاهی اوقات قضاوت ما رو به سمت عصبانیت و خشم میبره تا از احساس ناتوانی و غمی که در اعماق وجودمون هست، فرار کنیم.
هدف این مکانیسم دفاعی اینه که ما احساس بهتری داشته باشیم؛ اما بعد از هر قضاوت انگار تیکهای از خودمون رو از دست میدیم.
این درد تا زمانی که اون رو نپذیریم و رها نکنیم با ما خواهند موند. تا وقتی که باهاش روبرو بشیم و یک نگاه عمیق به خودمون بندازیم. این شروع رشد روحی و معنویه.
وقتی شروع به بررسی خودت میکنی و مسئولیت احساساتت رو بر عهده میگیری.
(هیچکس نمیتونه باعث ایجاد احساسی توی تو بشه؛ این خودت هستی که اون حسها رو ایجاد میکنی و خوشبختانه میتونی تصمیم بگیری که اینها رو تغییر بدی و مسیر دیگهای رو انتخاب کنی)
وقتی به خودت اجازه میدی چیزی که باید احساس کنی، ببینی شروع آزادی توئه؛ شروع پذیرش خودت و بقیه و یک زندگی شادتر
کنار گذاشتن قضاوت
قضاوتها همیشه احساس طرد شدن، حقارت، شرم و ناامیدی رو برامون دارن و هیچ وقت نمیتونیم اون عشقی که میخوایم نسبت به خودمون و دنیا داشته باشیم رو ایجاد کنیم.
برای شروع اول باید جاهایی که قضاوت میکنی رو ببینی؛ قدم دوم اینه که اونها رو اصلاح کنی.
مثلاً ممکنه فردی رو توی خیابون ببینی که لباسی رو پوشیده که از نظر تو نامناسبه وشروع کنی به قضاوت. اینجا باید قضاوتی که میکنی رو ببینی و با خودت بگی که این آدم انقدر به خودش افتخار میکنه و خودش رو دوست داره که میتونه هر چیزی رو که دوست داره، بپوشه بدون اینکه فکر کنه بقیه چه فکری راجع بهش میکنن.
ممکنه متوجه بشی که تو خودت با این مسئله دستوپنجه نرم میکنی؛ یعنی مثلاً هر بار که میخوای لباس بپوشی، برات مهمه که بقیه چجوری فکر میکنن و مطابق با نظر اونها لباسهات رو بپوشی.
اما این فرد به این فکر نمیکرد که بقیه چه فکری در موردش میکنن؛ چقدر آزاد! چقدر قدرتمند!
حالا چه احساسی داری؟
فکر میکنم میتونی ببینی که احساساتت به یک شکل مثبت تغییر کردن.
بازنگری موقعیتها، یک عادت سالم هست و افکار و احساسات جدیدی رو ایجاد میکنه.
همچنین این بازنگریها یک قدم بزرگ و عالی برای رهایی از قضاوته و درک و همدلی زیادی رو بهوجود میاره.
وقتی همه قسمتهای تاریک و روشنت رو بپذیری و دوست داشته باشی، دیگه برات مهم نیست که:
یک بچه توی یک جمع سروصدا میکنه
ماشین روبرویی چراغ راهنما نزده
همکارت اونطوری که تو انتظار داشتی، رفتار نکرده باشه.
انتخاب و مسئولیت پذیری، انتخاب و کنترل فکرها، احساسات اعمال و کلماتی که استفاده میکنی، خیلی قدرتمندن.
این به این معنی نیست که بقیه میتونن باهات بدرفتاری کنن، بلکه به این معنیه که با ذهنیت متفاوتی از موقعیت میتونی جوری واکنش نشون بدی که با احساساتی مثل ضعف، عصبانیت و غم، روی سلامتیت تاثیر نذاری و بهش آسیب نرسونی.
رها کردن قضاوت
چند تمرین برای متوقف کردن حلقه سمی قضاوت و شروع ایجاد عادت تقویت قدرتهای درونیت:
-
قضاوتی که کردی رو بپذیر:
همه وقتایی که فکر میکنی حق با توئه و بقیه کاملاً اشتباه میکنن؛ یعنی قضاوت کردی؛ حتی کلماتی مثل مغرور، خیلی حساس، بداخلاق و… جزو قضاوتهاست.
-
خودت رو به خاطر این قضاوت ببخش:
به خاطر قضاوت کردن، خودت رو قضاوت نکن و این چرخه رو ادامه نده.
-
با تمرینهای ذهن آگاهی به بدن خودت برگرد:
نفس عمیق بکش، چشمات رو اروم توی اتاق حرکت بده، از حواس پنجگانهات استفاده کن و… .
همه حسهایی که برای احساس کردن وجود دارن رو ببین:
ناتوانی، حقارت، غم و اندوه، ترس و… .
قسمتهایی از خودت که بهشون اعتراف نمیکنی و نمیپذیریشون این دردها و قسمتها رو احساس کن و اجازه بده که ازشون عبور کنی.
-
بازنگری:
درک کن که ممکنه توی قضاوت خودت اشتباه کرده باشی، خودت رو بهجای فردی که قضاوت میکنی، قرار بده.
سعی کن قسمتهای مثبت اون شخص یا موقعیتی که قضاوت کردی رو مشخص کنی.
-
عشق رو انتخاب کن:
عشق، مهربونی و درک رو به جای ترس، انتخاب کن و این انتخاب رو با خودت تکرار کن.
به خودت اجازه بده که دوست داشته باشی و احساس عشق، محبت کافی بودن کنی.
-
محترمانه نظرت رو بیان کن
زمانهایی که نیازه میتونی به صورت محترمانه صحبت کنی و نیازی نیست که واکنشی نشون بدی یا رفتاری مشابه اونها داشته باشی.
انجام این تمرینها یک عادت سالم فکری و احساسی رو ایجاد میکنه؛ این کار زمان میبره اما قدرت و آزادی واقعی رو برات به ارمغان میاره.
مرتبط: