وقتی همه چیز به سرعت تغییر میکنه و هندل کردن مشغلههای زیادی که سراغت میاد، سخته.
کسی که دست به کار بزرگ میزنه. اتفاقات زیادی رو باید پشت سر بذاره، مثل سیلی از ایمیلها، پیامها، وظایف، جلسات و تماسها که هر کدومشون هم هر روز تغییر میکنن؛ یعنی میخوام بگم بیثباتیهای زیادی رو باید بگذرونه.
چطور از پس این بیثباتیها بربیاییم؟
من به موجسواری توصیفش میکنم.
موج سواری روی بی ثباتی
اون چیزی که ما دلمون میخواد یه مسیر سرراست و سادست.
باثبات، بدون تصمیمهای سخت، بدون هیچچیز طاقتفرسا. یک مسیر ساده و روشن.
اما زندگی پر از تغییر و بی ثباتیه و همین هم زندگی رو زیبا میکنه.
بنابراین دوست دارم زندگی رو مثل اقیانوس ببینم. پر از امواج غیر قابل پیشبینی. اگر یک موجسوار بودم، به تعداد زیاد موجها فحش نمیدادم. این موجها چیزهایی هستن که من به خاطرشون اینجام.
من در مورد اینکه این امواج چقدر غیرقابل پیشبینی هستن، غر نمیزنم. این چیزیه که زندگی رو سرگرم کننده میکنه.
پس راهی که میتونم با این امواج غیرقابل پیشبینی روبهرو بشم اینها هستن:
- از موج جدیدی که سر راهم میاد، لذت ببرم.
- وقتی موجی بهم نزدیک میشه، باید روی تخته بپرم و موجسواری کنم.
- به جایی که دوست دارم، برم.
- امواج رو بشکنم و عبور کنم.
- اگه شکست خوردم، دوباره امتحان کنم.
هر روز مثل یک موج جدیده. فرصت این رو داری که هیجانزده بشی و موجسواری کنی.
مسیر رو تعیین کن؛ اما با چیزی که پیش میاد، جریان پیدا کن.
پذیرش بیثباتی یعنی بدونم این، اون مسیریه که انتخاب کردم و به خودم اعتماد دارم تا جهتی رو که دوست ندارم، تغییر بدم.
چه احساسی داری اگه هرروز با این نگرش آروم اما مصمم نسبت به بیثباتیهای زندگیت برخورد کنی؟
چطوری روی امواج بیثباتی، موج سواری کنم؟
این نوع نگاه به بی ثباتی نیازمند تمرینه و به این سادگی که بگیم
«خیله خب، فقط توی این مسیر قرار بگیر و موج سواری کن و لذت ببر» نیست.
ممکنه تأثیر فوری کوتاهی داشته باشه؛ اما تأثیر طولانی مدتش نیازمند تمرینه.
مهم ترین جایی که میتونیم تمرین کنیم، دقیقاً همون جایی هست که چیزی آسون نیست؛ ولی اونقدرها هم سخت نیست که غیرممکن به نظر بیاد.
اون نقطه توی زندگیت کجاست؟
شاید صبحها که پرمشغله ای، شاید یک پروژۀ پرچالش داشته باشی یا ارتباطات اطرافت سخت باشه.
وقتی این نقطه رو پیدا کنی، میبینی که احساس بیثباتی میکنی.
چجوری با این بیثباتی و همینطور مقاومت و ترسی که ناشی از این بیثباتی هست کنار میایی؟ ازش متنفری؟ کاش احساسش نمیکردی؟ با اون بیثباتی چیکار میکنی؟ چه حسی داری؟
اینها سوالاتی هستن که بهت آگاهی میدن و فرصت این بهوجود میاد که با این بیثباتیها کنار بیایی.
حالا که متوجه این بیثباتی شدی، میتونی دید متفاوتی نسبت بهش داشته باشی و ببینی چجوری میتونی آسونترش کنی؟
باید باهاش بازی کنی؛ ببین چی میتونی باهاش بسازی؟ یهچیز آسون و بدون سختی.
همینطور که تمرین میکنی، توجه کن که تغییرات لزوماً باعث استرس نیست.
بلکه چیزیه که باید باهاش به حرکت در بیایی.
چجوری میتونی همچنان توی مسیری که میخوای، بری؟ چجوری اون لحظهای که تغییر میکنی و درجریانی،میتونه شگفت انگیزترین لحظه باشه؟
مرتبط:
- ما معمولا کارهایی رو برعهده میگیریم که باعث ایجاد احساس فشار میشن و اغلب اوقات حتی متوجه نمیشیم که در مورد چه چیزهایی احساس فشار میکنیم… ادامه ی مطلب در مقاله ی “فشار رو از روی خودت بردار”
- صرف هر کدوم از انرژی های ذهنی ارزشمندت برای چیزایی که خارج از کنترلته، هدر دادن کامله و استرس، تمرکز ما رو برای سایر چیزها از بین میبره… ادامه ی مطلب در مقاله ی “کنترل استرس”
- اراده یه منبع محدوده اما قابل شارژ داره .مثلا اگر روز سخت و پرکاری داشته باشیم احتمال اینکه آخرشب رژیممون رو به هم بزنیم خیلی بیشتر میشه… ادامه ی مطلب در “بخش دوم کتاب آن یک چیز: دروغ ها“