گرفتن تصمیمهای زیاد، باعث استرس میشه.
گاهی اوقات ما زمان زیادی رو توی حلقههای ذهنی بیهوده (تجزیه و تحلیل متغیرها، برای انتخاب درست)، هدر میدیم.
ممکنه نگران آینده و تمام راههایی که تصور میکنی یک سکوی پرتاب هستن، باشی.
اورتینک
متفکر بودن نوعی نقطه قوته؛ اما گاهی اوقات ما رو به اورتینکینگ، سوق میده.
مطالعات نشون میده که افراد حساس، دارای مدارهای مغزی فعالتر و مواد شیمیایی عصبی بیشتر توی مناطق مربوط به پردازش ذهنی هستن.
این به این معنیه که ذهنشون نه تنها اطلاعات بیشتری رو دریافت میکنه؛ بلکه اون اطلاعات رو به روش پیچیدهتر پردازش میکنه.
معمولاً هم اینطور افراد چون روشی که استفاده میکنن رو از زاویههای مختلف بررسی میکنن و نکات ظریف رو کشف میکنن؛ مورد تشویق قرار میگیرن؛ اما در عین حال این افراد بیشتر مستعد استرس و اضطراب هستن.
برای این افراد نقطهای توی تصمیم گیری پیش میاد که تفکر مفید، تبدیل به تفکر بیش ازحد یا همون اورتینک میشه.
توی این مقاله ۵ راه برای متوقف کردن چرخه اورتینک و سوق دادن افکار به سمت تصمیمات بهتر و سریعتر میگیم.
-
کمال گرایی رو بزار کنار:
یکی از بزرگترین موانع تصمیم گیری سریع و موثر بهخاطر تفکر همه یا هیچه.
مثلاً کمال گرایی میتونه تو رو به این باور برسونه که اگر انتخاب درست رو انجام ندی پس یعنی شکست خوردی؛ انگار فقط یک گزینه درست وجود داره.
یا اینکه باید همه چیز رو بدونی، هر احتمالی رو پیشبینی کنی و قبل از حرکت یک برنامه کامل داشته باشی .
تلاش برای سنجیدن هر نتیجهای میتونه فلج کننده باشه.
برای مهار کمالگرایی میتونی این سوالها رو از خودت بپرسی:
- کدوم تصمیم بیشترین تأثیر مثبت رو روی اولویتهای اصلی من داره؟
- بین تمام افراد احتمالی که با تصمیمم راضی یا ناراضیشون میکنم؛ کدوم یکی رو کمتر میخوام ناامید کنم؟
- اون یک کاری که میتونم امروز انجام بدم تا من رو به هدفم نزدیکتر کنه چیه؟
- بر اساس اون چیزی که میدونم و اطلاعاتی که توی این لحظه دارم، بهترین گام چیه؟
تمرکزت رو از پیشبینی ماهها و سالهای آینده بردار و فقط برای قدم بعدی اقدام کن.
-
مشکل رو درست اندازهگیری کن
بعضی از تصمیمات، ارزش فکر کردن رو دارن؛ در حالی که بعضیهاشون اینجوری نیستن.
قبل از هر تصمیمی بنویس که چه اهداف، اولویتها یا افرادی توی زندگیت تحت تاثیر قرار خواهند گرفت؛ این کار بهت کمک میکنه تا بین اون چیزی که معنیدار هست و اونچیزی که ارزش وسواس نداره، تفاوت قائل بشی.
اگر نگران احتمال اشتباه بودن یک تصمیم هستی، تست ١٠ /۱۰ /۱۰ رو امتحان کن.
وقتی احساس میکنی که ممکنه با شکست روبهرو بشی به این فکر کن که از گرفتن این تصمیم در۱۰ هفته، ۱۰ ماه یا ۱۰ سال آینده، چه احساسی خواهی داشت؟
این احتمال وجود داره که این یه انتخاب بیاهمیت باشه یا حتی اصلاً به یاد نیاری که این برات یه معامله بزرگ بوده.
این جوابها میتونه بهت کمک کنه تا موارد رو توی چهارچوب مناسبی بذاری و یک چشمانداز کلی داشته باشی و انگیزه لازم برای عمل رو به دست بیاری.
-
از قدرت غریزیت استفاده کن
غریزه مثل یک تطابق الگوی ذهنیه.
مغز توی یک موقعیت به سرعت همه تجربیاتت رو ارزیابی میکنه و با توجه به اونها، بهترین تصمیم رو میگیره.
این فرایند خودکار، سریعتر از تفکر عقلانیه؛ به این معنی که غریزه ابزار تصمیم گیری فوریه.
در واقع مچ کردن غریزه و تفکر تحلیلی بهت کمک میکنه، تصمیمهای بهتر، سریعتر و دقیقتر بگیری.
توی یک تحقیق، خریداران ماشین که تنها از تجزیهوتحلیل دقیق استفاده میکردن، بعد از خرید، حدود یک چهارمشون راضی نبودن.
در همین حال کسایی که خرید غریزی انجام دادن، در ۶۰ درصد مواقع خوشحال بودن؛ دلیلش هم اینه که اعتماد به خریدهای غریزی تکیه بر شناخت سریع به مغز این امکان رو میده که بدون فکر بیش از حد، تصمیمات عاقلانه بگیره.
میتونی این کار رو به مدت ۲۴ ساعت انجام بدی و به کمک غریزه تصمیم بگیری، نتیجه چی میشه؟ بهت دل و جرات میده تا خودت رو سانسور نکنی، تصمیمات سخت رو راحتتر بگیری؛ حتی زمانی که میدونی ممکنه بقیه ناراحت بشن.
یک بار به قلب خودت اعتماد کن و اینکه آیا نتیجه مطلوب بوده یا نه رو فهرست کن.
-
محدود کردن خستگی تصمیم گیری
در طول روز صدها تصمیم میگیری؛ از انتخاب صبحونه تا پاسخ دادن به یک پیام و هر کدوم از این تصمیمها منابع ذهنی و احساسی تو رو خالی میکنن.
زمانی که خسته میشی بیشتر فکر میکنی؛ بنابراین هرچی بیشتر بتونی تصمیمهای جزئی رو حذف کنی، انرژی بیشتری برای تصمیمگیریهایی که واقعاً مهم هستن، خواهی داشت.
برای حفظ قدرت مغزت روالها و روتینهایی رو ایجاد کن مثل برنامه غذایی هفتگی، یا لباسهای ست و…
-
ایجاد محدودیتهای خلاقانه
قانون پارکینسون میگه کار تا زمانی که ما اجازه میدیم گسترش پیدا میکنه.
به زبون ساده، اگر یک ماه به خودت فرصت بدی تا یک ارائه رو آماده کنی، یک ماه کامل طول میکشه تا اون رو به پایان برسونی؛ اما اگر یک هفته فرصت داشته باشی، همون کار رو توی زمان کوتاهتری به پایان میرسونی.
اصل مشابه بین افراد اورتینک، اینه که تفکر بیش ازحد تا زمانی که بهشون اجازه بدیم، گسترش پیدا میکنن.
به عبارت دیگه اگه یه هفته به خودت فرصت بدی، در مورد چیزی که درواقع کار یک ساعت هست، نگران باشی، مقدار زیادی از زمان و انرژی خودت رو هدر میدی.
میتونیم با ایجاد مسئولیتپذیری از طریق محدودیتهای خلاقانه، این تمایل رو کنترل و مهار کنیم مثلاً تاریخ یا زمانی رو تعیین کن که توی اون تصمیم خودت رو خواهی گرفت؛ این زمان رو توی تقویم خودت قرار بده یا یک ریمایندر تنظیم کن یا حتی با فردی که منتظر تصمیم توئه تماس بگیر و بهش اطلاع بده که چه زمانی میتونه انتظار شنیدن جواب رو ازت داشته باشه.
یک روش، زمان نگرانیه که تو اختصاص میدی به یک دوره کوتاه از روز برای حل سازنده مشکلاتت.
مهمتر از همه اینه که باید به یاد داشته باشی که تفکرعمیق تو یک مزیت بزرگ هست وقتی یاد گرفتی که زیاد فکر کردن رو مهار کنی، میتونی افکارت رو برای قدرت فوق العادهای که میتونی داشته باشه بهره ببری.
مرتبط: