ضروریه؟
جهان ازت انتظار داره که به صورت ۲۴ ساعته در طول روز باهاش در ارتباط باشی و وقتی برای تنها موندن و وقت گذاشتن برای خودت نباشه.
وقتی نتونی تشخیص بدی چه چیزهایی برات ضروریه و چه چیزهایی نیست، توی دریایی از کارهایی که فکر میکنی ضروری هستن غرق میشی و نمیتونی از زندگیت لذت ببری و همچنین احتمالا توی همه اون کارهایی که فکر میکنی ضروری هستن، گند میزنی.
ضروری ها فقط شامل کارها نمیشه؛ میتونه شامل افکار، ارتباطات و حتی آدمها باشن.
باید بتونی ضروریهات رو تشخیص بدی تا ارتباطات، افکار و کارهات رو سازماندهی کنی.
از طریق شبکههای اجتماعی، ایمیلها، اخبار، تلویزیون و… تو اطلاعات زیادی رو دریافت میکنی.
اما مهم نیست که این اطلاعات چی هستن یا از کجا اومدن یا چه کسی اونها رو برات به وجود آورده؛ تو میتونی نحوه درک، پردازش و دریافت اونها رو کنترل کنی.
به عنوان انسان نیاز داریم که زمانهایی را برای خودمون داشته باشیم.
خیلی از آدمها وقت گذاشتن برای خودشون و اهمیت دادن به خودشون رو خودخواهی میدونن.
اما خودخواهی چیه؟
اینکه به افکارت، بدنت، احساساتت اهمیت بدی؟
یه لحظه فکر کن؛ مهمتر از خودت کی وجود داره؟
درسته که افراد مهم زندگیت که دوسشون داری اهمیت دارن،اما اگه تو نباشی یا حالت خوب نباشه چجوری میتونی بهشون اهمیت بدی؟
مطمئن باش که اهمیت دادن به خودت به هیچوجه خودخواهی نیست و کسی که بهت این احساس رو میده ،احتمالاً نباید جزو ضروریتهای تو باشه.
اطلاعات زیاد سوشال مدیاها
دریافت این اطلاعات زیاد در طول روز باعث به هم ریختگی ذهنی میشه.
لازمه که توی این موارد فوری رو از غیر فوری تشخیص بدی تا بتونی یه سیستم ارتباطی موثر داشته باشی.
نباید اجازه بدی این ابزارها تو رو کنترل کنن؛ درواقع تو باید اونها رو کنترل کنی.
سوشال مدیاها راه ارتباطی ما با جهانه؛ بنابراین قسمت خیلی مهم از زندگی ما هستن اما مهمتر از خودت نیستن.
با توجه به این اهمیت، تشخیص ضروریها توی این مورد خیلی مهمن.
فقط به این دلیل که از شبکه اجتماعی استفاده میکنی، هر فردی نمیتونه باهات در تماس باشه یا ازت بخواد که فورا به اونها جواب بدی.
در واقع باید بدونی که هیچ چیز فوری توی شبکههای اجتماعی وجود نداره؛ مثلاً اگر پارتنرت تصادف کرده باشه،قطعا از طریق شبکههای اجتماعی بهت خبر نمیدن.
آبرهام لینکلن میگه :
اون کاری رو که امروز میتونی انجام بدی رو به فردا موکول نکن
اما باید بدونی که این جمله به معنای فوریت نیست.
فوری چیزیه که میتونه زندگیت رو تهدید کنه.
چیزیه که اگر الان باهاش مواجه نشی بعدا خیلی دیره و عواقب زیادی داره.
فوریت به معنای برنامهریزی ضعیفه
وقتی برای انجام کارها برنامهریزی درست و حسابی نداشته باشی، باعث میشه که یه سری کارها رو اونقدر عقب بندازی که احساس فوریت کنی.
البته که ما نمیتونیم یکسری اتفاقات رو پیشبینی کنیم و برای همهشون برنامهریزی کنیم اما هر چیزی که فکر میکنیم فوریه لزوما اینجوری نیست.
فوریتها براساس فرضیات و تجربیات هرکسی هست.
ممکنه یه چیزی برای یه نفر فوری باشه اما برای یکی دیگه لزوما حیاتی نباشه.
چجوری فوریتها رو پیدا و کنترل کنیم؟
اولینکار اینه که توی شرایط استیبل از خودت بپرسی که چه چیزهایی برای تو فوریه؟
وقتی به این سوال قبل از قرار گرفتن توی شرایط استرسزا قرار بگیری، جواب بدی، توی اون لحظات میتونی خونسردیت رو حفظ کنی و شرایط رو بسنجی که آیا واقعا برای تو این موضوع فوریه یا نه.
دایره افراد مهمت رو مشخص کن
وقتی بدونی افراد چه جایگاهی توی زندگیت دارن، تشخیص فوریت در مواجهه با رفتارها، کارها و افکارشون برات راحتتر میشه.
یادت نره که این دایره دائما نیاز به بررسی و آپدیت داره.
شاید بعضی جاها باید خودت رو بخوای و خودخواه باشی.
اولویتبندی داشته باش
وقتی شرایط و افراد فوری زندگیت رو مشخص کنی، میتونی برای بقیه چیزها اولویتبندی و برنامهریزی درست داشته باشی و برای انجامشون توی حالت فلو قرار بگیری.
حالا با خیال راحت میتونی بقیه اتفاقات، افکار و افراد رو توی اولویتهای بعدی قرار بدی و از زندگی لذت ببری.
مرتبط: