اشتباه انجامش بده

انجامش بده-شروع کن حتی اگر اولش فکر میکنی ممکنه اشتباه انجامش بدی-اکسیدو
| زمان تقریبی مطالعه: 3 دقیقه |

به صفحه خالی، بوم خالی، کدی که هنوز نوشته نشده، خیره شدی. انگشتات برای شروع میلرزن. یه صدا از درونت میگه:«تو که به اندازه کافی خوب نیستی، چرا اصلا تلاش میکنی؟»
همه ما این لحظه رو تجربه کردیم؛زمانی که ترس از اشتباه کردن مانع انجام کارها می‌شه.

مرتبط:

چرا نمیتونم مسیر رشد رو کامل طی کنم؟

اشتباه انجامش بده اما انجامش بده

ما توی جهانی بزرگ شدیم که همه چیز رو به عنوان یک رقابت و یک فرصت می‌بینیم.

خیلی از ما حتی دیگه سرگرمی هم نداریم:

وقتی جوون تر بودم، فلان کار رو انجام میدادم اما الان وقتش رو ندارم، البته که به هرحال هیچوقت توی اون کار خوب نبودم

تمرین انسان رو کامل می‌کنه، اما تاحالا چند بار توی لحظه‌های سخت از چیزی یا کاری دست کشیدی؟

ممکنه آدمی رو ببنی که توی انجام کاری، ده برابر از تو بهتره و اون لحظه با خودت می‌گی: «من که هیچوقت به خوبی اون‌ نمی‌رسم، پس چه فایده‌ای داره؟»

جادو وقتی اتفاق میفته که اشتباه انجامش بدی

فرض کن ساعت سه صبحه. روی میزت خم شدی، میون کاغذهای مچاله و فنجون‌های خالی قهوه؛ چشمات قرمز شده و موهات به هم ریخته‌ست. هفته‌هاست روی این پروژه کار می‌کنی و هنوز تموم نشده چون از اشتباه انجام دادنش می‌ترسی؛‌چون ازنظرت هنوز کامل نیست.

نمی‌خوام بهت بگم باید دنبال متوسط بودن باشی؛ اما ذات انسان اینه که به درون ناشناخته‌ها شیرجه بزنه.

به قول داستایوفسکی:
به روش خودت اشتباه کردن بهتر از اینه که به روش بقیه، راه درست رو بری.

بیا با این حقیقت که جامعه برای همه ما یک الگو داره، روبه رو بشیم. مدرسه برو، کار پیدا کن و با ساعت‌های زیاد بازنشسته شو و…

خیلی امن به نظر می‌رسه، مگه نه؟ اما فایده کاری که هیجان‌زده‌ت نکنه چیه؟

مثل این می‌مونه که در تموم طول عمرت برای هر وعده غذایی اوتمیل بخوری، زنده نگهت میداره اما به چه قیمتی برای روحت؟

به کتاب مورد علاقه‌ت فکر کن؛ بی عیب و نقصه؟ یا به طور زیبایی انسانیه؟

اون‌جمله‌هایی که زیرشون خط کشیدی، بی‌نقص نیستن، واقعین، خام هستن، دقیقا به این خاطر که ناقص هستن، با روحت صحبت می‌کنن.

تا کی میخوای فرار کنی؟ تا کی می‌خوای برای چیزهایی بدوی که راحت تر از دنبال کردن رویاها و آرزوهایی هست که مدت‌هاست دفنشون کردی؟

بهش فکر کن! هر مخترع، هر هنرمند یا کارآفرین بزرگ به عنوان یک تازه کار شروع کرده. فکر کن اگر ونگوگ بعد از اولین گل آفتاب گردون عجیب و غریبش، تسلیم می‌شد؛ یا اگر نیکولا تسلا بعد از اولین آزمایش ناموفقش دست از کار می‌کشید، ما توی دنیایی کسل‌کننده‌تر زندگی می‌کردیم.

تئوری <بله…و>

توی بداهه پردازی یک قانونی به اسم <بله…و> وجود داره. یعنی هر سناریو عجیبی که پارتنرت چید رو باید قبول کنی و روش کار می‌کنی.

می‌تونی این قانون رو روی هر ایده‌ای که داری اجرایی کنی.

◦ بله هیچ ایده‌ای در مورد برنامه‌نویسی ندارم و می‌خوام یک اپ بسازم

◦ بله هیچوقت بیشتر از یک مایل ندویدم و می‌خوام توی یک ماراتن شرکت کنم.

این به معن خیال‌بافی نیست، به معنی شجاعت داشتنه.

ممکنه ایده‌ها همیشه جواب ندن و البته که ممکنه بعضی از ایده‌ها فوق‌العاده جواب بدن.

و تهش خوبیش اینه که تلاشتو کردی. این یعنی به منتقد درونی بگی بره پی کارش.

مرتبط:

منتقد درونی و احساس بازنده بودن

آدام گرانت توی کتابش میگه:

بزرگ‌ترین اصیل‌ها کسایی هستن که بیشترین شکست رو خوردن، چون این افراد کسایی هستن که بیشترین تلاش رو کردن.
پس برو جلو، تلاش کن، تلاش من، شکست بخور و دوباره تلاش کن.

ادامه بده، افتضاح انجامش بده، اشتباه کن، بی نظم انجامش بده، تنبلی کن، عجیب انجامش بده، به هم بریز، گیج انجامش بده ولی انجامش بده.
اشتباه انجامش بده.

پس دفعه بعدی که با یک چالش، یک فرصت جدید یا یک ایده دیوونه‌وار روبه‌رو شدی که ولت نمیکنه، از خودت نپرس که آیا به اندازه کافی خوب هستی یا نه؟

از خودت بپرس:

اگر این کار رو اشتباه انجام بدم، بدترین اتفاقی که ممکنه بیفته چیه؟

درنهایت، مسئله درست انجام دادن نیست، مسئله شروع کردنه.

مرتبط:
چجوری وفتی پر از مشغله‌م، یک مهارت جدید یاد بگیرم؟

از کجا بدونم راه درست زندگی کدومه؟

به رویاهات یه فرصت بده!

guest
0 دیدگاه ها
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
  • اکسیدو برای بهتر بودن
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x
پیمایش به بالا